شامگاه 23 اوت 2011 را بخاطر بسپارید. ساعات پایانی این روز را به یاد داشته باشید. موج سرور پیروزی دمکراسی بر دیکتاتوری را به خاطر بسپارید. دمکراتها پس از ماهها بمباران لیبی، سرانجام در شامگاه 23 اوت 2011 پیروزی خود را اعلان کردند. نیروی شورشی پیاده نظام ناتو، در سایه پرواز کرکسهای نفتی، سرانجام بیرق ارتجاع و تاریک اندیشی را بر ویرانههای طرابلس به اهتراز در آورد.
هلهله سالوسانه مدیای دمکراسی برای این پیروزی بی شکوه را خوب بخاطر بسپارید. در این روز سند دیگری از جنایات «دمکراسی» بر علیه طبقه کارگر به ثبت رسید.
قدرتهای غربی، سازمان ملل، دادگاه بینالمللی، شورای امنیت، مراکز حقوق بشری، رسانهها و مدیای دمکراسی، حقوقدانان و قلم بدستان این جنگ، همه و همه در این جنایت تاریخی، سهم مشخصی دارند. آینده نشان خواهد داد که ماهها بمباران و جنگ برای تامین پیشروی پیاده نظام شورشی، چیزی جز پسروی لیبی بسوی هرج و مرج و واپسگرایی نبوده است.
دمکراسی، چاههای نفت را، اما لیبی هرج و مرج رافتح کرد. با پیروزی دمکراتها بر دیکتاتور و فرود آمدن کرکسهای نفتی بر منابع ثروت لیبی، سند دیگری از جنایات سرمایهداری محتضر در تاریخ بشری به ثبت میرسد. غرب بر لیبی پیروز شد. اما در لیبی هیج جناح پیروزی وجود نخواهد داشت. لیبی، همانند عراق و افعانستان، مبدل به قبرستانی برای دفن دمکراسی و مدرنیته سرمایه خواهد شد. از دل پیروزی دمکراسی، تاریک اندیشی و هرج و مرج زبانه خواهد کشید. لیبی سند دیگری از جنایت سرمایهداری محتضر علیه بشریت، علیه ترقیخواهی زحمتکشان است. نه فقط بدلیل پنج ماه کشتار، تزویر و تبلیغات سالوسانه در سراسر جهان، بلکه بیش از همه بدلیل آنچه دمکراسی برای آینده زحمتکشان لیبی تدارک دیده است. برگهای نانوشته این سند، در روزها و ماههای آینده، با خون و نفت نوشته خواهد شد. دمکراتها، فتح منابع نفتی را جشن میگیرند و منادیان حماقت و تحمیق، شکوفایی «لیبی دمکراتیک» را. سرمایهداری محتضر و قدرتهای غربی به همان اندازه آزادی و آبادی برای لیبی به ارمغان خواهند آورد که برای عراق و افعانستان آوردند.
دمکراتها فتح منابع نفتی را جشن میگرند و منادیان حماقت و تحمیق، شکوفایی دمکراسی را. دمکراسی سرمایهداری محتضر، از دیکتاتورهای دیروز، قهرمانان جنگ رهایبخش میسازد. سرکوبگران دیروز، مبدل به قهرمانان افسانهای بر علیه غارتگران و اشغالگران میشوند.
احزاب راست و میانه در اروپا و آمریکا سازماندهان این جنایت «دمکراتیک» هستند. سوسیال دمکراتها و لیبرالها به همان اندازه جنگندههای یاس سوئدی و بمبافکنهای فرانسوی و آمریکايی در این جنایت سهیم هستند. چپ پارلمانتاریست و هوگوچاوز و همه هواداران دیکتاتوری «خلقی» قذافی به همان اندازه «دمکراتها» در خلع سلاح سیاسی زحمتکشان لیبی سهیم هستند. سیستم سیاسی سرمایه و احزاب آن به همان اندازه دستگاه جنگی و نظامیاش در کشتار کارگران لیبی و فرزندانشان سهیم است.
دمکراسی، چاههای نفت را ، اما لیبی هرج و مرج را فتح کرد. سکولارهای شورای انتقالی، شاگردان بی لیاقت قذافی هستند و جنگجویان شورشی، پیامآورانشب و تاریک اندیشی. آمریکا و فرانسه و انگلیس در پیشاپیش دول ریزودرشت غربی سران دستههای شورشی را در بازار آشفته سرمایه، در ازای چند بشکه نفت حراج خواهند کرد. دمکراتهای متمدن غربی که سابقه ای بس طولانی در براه انداختن جنگهای قومی و مذهبی مناطق تحت نفوذ برای تقسیم بازارها دارند، خرده اختلافات خود را در لیبی به همین روش حل خواهند کرد. آنچه این محافل محلی و بینالمللی را به هم پیوند میزند، دشمنی مشترک اینان با طبقه کارگر و انقلاب کارگران است. جنگ میان دمکراتها و دیکتاتورها، از هر دوسو، جنگی کثیف و غیرعادلانه است. جنگی است علیه طبقه کارگر و انقلاب.
زنده باد انقلاب
تشکیلات کارگران انترناسیونالیست
2011/08/23