اول ماه مه در شرایطی متفاوت از سالهای پیش از راه ميرسد. در آستانه  سالگرد اول مه هر سال،  احزاب سياسی با شعار آرمانگرانه در باره « همبستگی جهانی کارگران» به استقبال ماه مه ميروند. امسال اما، اين قدرت همبسته کارگران بود که به استقبال « جشن همبستگی» رفت. این قدرت جنبش کارگری تونس بود که يک عقب نشينی هرچند موقتی را به سرمايه‌داری جهانی تحمیل کرد و آتش شورش را به بخش‌هايی از کره خاکی کشاند. امسال اين قدرت همبسته کارگران مصر بود که با محاصره  و اشغال مراکز قدرت توسط کارگران و تحمیل عقب‌نشينی ديگری به سرمايه‌داری جهانی، به استقبال، «جشن ماه مه» رفت. امسال جشن واقعی کارگری در هيات خيزش‌های اعتراضی در اين یا آن کشور، جانشين «جشن سنبليک يک روزه»  گشت. این جنبش اعتراضی در اروپای جنوبی ابراز وجود کرد، در تونس و مصر به نيروی محرکه خيزش‌های عظيم اجتماعی بدل شد.

به موازات ژرفش بحران سرمايه‌داری و سرشکن شدن اين بحران بر دوش کارگران، طبقه ما ناگزير گشت تا «راديکال» عمل کرده و رژيم‌های سرمايه‌داری را یکی پس از ديگری به چالش فرا خواند. در مقابل، سرمايه‌داری جهانی نيز راهکارهای جديدی را برای مقابله با «شورش» اتخاذ ميکند. در جايی استراتژی اصلاحات از بالا برای مقابله با خطر انقلاب جانشين استراتژی تسخير بازارها با اتکا به نيروی نظامی شده  و در جای ديگری راهکار جنگ و نظامی‌گری جانشين چانه زنی از بالا ميگردد. و اين همه در شرايطی است که  سردمداران و سياست‌پردازان  مزدبگير صنعت جنگ،  استراتژی  مبتنی بر ایدئولوژی،  تهديد «تمدن اروپايی» توسط «تمدن عربی و اسلامی» را با تدابير اصلاح طلبانه از بالا جايگزين کرده‌اند تا بلکه شعله‌های  شورش و قيام را خاموش سازند.

کارگران!

بطبقه سرمايه‌دار و دول آن بمثابه يک طبقه جهانی عمل ميکنند. قدرتهای جهانی با يک تصميم هماهنگ در گردهمايی نمايندگانشان، مهره‌ای را کنار زده و مهره دیگر به سرکار مياورند تا به ما بگويند، که «انقلاب» تمام شد. ببينيد که چگونه بعد از سالها حمايت از دست‌نشاندگانشان، آنگاه که سلاح زندان و سرکوب، فلج می‌شود، با سلاح «دمکراسی» به جنگ ما می‌ٱیند تا از برچيده شدن زندان شکنجه و استثمار، جلوگيری کنند.

اعتراضات طبقاتی، آنجا که مبدل به نيروی محرکه يک خروش عظيم اجتماعی ميشوند، یا بايد بزير پرچم خواستهای طبقه ما، بزير پرچم الغای نظام بردگی مزدی ، بسوی براندازی نظام پيش روند و یا اينکه ناگزیر به اهرم رقابت و جابجايی جناح‌های طبقه حاکم برای حفظ نظام موجود تبدیل شوند. در تونس و مصر چنين شد و در سوريه و ليبی و ديگر کشورها نیز  چنين سناریويی در حال رقم خوردن است. در ايران، جناحی از وحشتی‌ترين رژيم‌های سرمايه‌داری، بعد از رانده شدن از صحنه قدرت، تحت عنوان جنبش سبز، هدايت خيزش اجتماعی را در دست گرفت و در اين مسير از حمايت کليه قدرتهای غربی و احزاب سياسی جناح چپ نیز، برخوردار گشت.

 با اين همه  نبرد طبقه ما در کليه اين کشورها جريان دارد و طبقه حاکم نيز برای مقابله با اين نبرد، راهبردها و راهکارهای متناسب با شرايط موجود را برمی‌گزيند. حال تنها  کارفرمايان و نهادهای سرکوبگر در کارخانه و محله نيستند که در مقابل اعتراضات ما می‌ايستند. آنجا که مبارزه ما سراسری  ميشود، نه فقط  دولت حاکم، بلکه همه دولت‌های سرمايه‌داری دست به اقدام متحدانه عليه جنبش طبقه ما ميزنند.

 طبقه حاکم جهانی عمل میکند و طبقه ما نيز ناگزير است تا جهانی عمل کند. تجارب تونس و مصر و مبارزات جاری در کشورهای ديگر، به مانند درس‌های تاکنونی مبارزه طبقه ما، نشان میدهد که قدرت همبسته ما، حتی آنجا که کنترل کارخانه، شهر و کشور را از دست قدرت حاکم خارج ميکند، کافی نيست. شورش‌ها و قيام‌ها مادامی که بر استراتژی و اهداف معين طبقاتی مبتنی نباشد، تبديل به ابزار رقابت جناح‌های سرمايه‌داری جهانی ميشوند. بنابراین طبقه ما باید بمثابه طبقه جهانی عمل کند، مبارزه همبسته جهانی را نهادينه کند وبرای لغو کار مزدی  بسوی تشکیل نهاد و سازمان بین المللی خویش، حزب جهانی طبقه کارگر،  گام بردارد.راه دیگری وجود ندارد.

زنده باد حزب بین‌المللی طبقه کارگر

زنده باد انقلاب

تشکيلات کارگران انترناسيوناليست

اول مه 201

By کارگران انترناسیونالیست

تشکیلات کارگران انترناسیونالیست برای سازمانیابی مبارزه مستقل کارگری و ارتقاء این مبارزات به یک جنبش متشکل و مستقل سیاسی فعالیت میکند.