يدالله خسروشاهی رفت و کوله‌‌باری از تجارب تلخ تاريخی را  به جای گذاشت

يدالله خسروشاهی در پی يک سکته مغزی و انتقال به بيمارستان، سرانجام در روز پنجشنبه پانزدهم بهمن، چشم از جهان فرو بست. فعالين تشکيلات کارگران انترناسيوناليست، درگذشت يدالله را به خانواده و نزديکان اوتسليت گفته و خود را در اندوه از دست دادن وی شريک ميدانند.

يدالله جهان را ترک کرد و کوله‌باری از تجارب تلخ را برای جنبش طبقه ما به جای گذاشت. کوله‌باری که خود از نسل پيشين مبارزان صنعت نفت و درپيشاپيش آنها افرادی همچون علی‌اميد، به يادگار گرفته بود. توشه سياسی اين راه پر فراز ونشيب، جزيی از تاريخ جنبش طبقه ما است. تاريخی که در آن هر حرکت کارگری برای تشکل‌يابی مستقل، از مجرای تعيين تکليف با سيطره سياسی بورژوازی بر جنبش کارگری گذشته است.

 يدالله نيز همانند ديگر مبارزان جنبش کارگری، با کارفرمای بيرحم و دستگاه امنيتی آن، يعنی دولت شاه و خمينی، روبرو گشت و طعم زهرآگين تازيانه و شکنجه را چشيد. تاريخ زندگی يدالله، تاريخ توانايی کارگران در سازماندهی تشکل‌های کارخانه، حتی در سطح کشوری، تحت سيطره اختناق است. اين تاريخ در عين حال تاريخ ناتوانی و تسليم جنبش طبقه ما در مقابل سنن بورژوايی چپ سرمايه نيز ميباشد‌. تاريخ تن دادن جنبش کارگری به توده‌ايسم و فدائيسم، تاريخ شکست تلاش‌های مکرر برای شکل دادن به بديل طبقاتی است.

زندگی يدالله در دوران تبعيد، همه اين خصايص را يکجا در خود گرد آورد. تکامل دو جمع اوليه انجمن کارگران تبعيدی در آلمان و انگلستان به تشکل نسبتا جانداری در دهه نود و تلاشهایی حرکتی برای يک بديل سیاسی کارگری، نقطه عطفی را در تاريخ زندگی سياسی يدالله خسروشاهی رقم زد. مقالات و مصاحبه‌های يدالله در نشريه کارگر تبعيدی و ديگر رسانه‌ها در اين دوره، شاهد يک گريز سياسی از مواضع و سننی بود که بر تاريخ زندگی پرفراز و نشيب يدالله سيطره داشته است.

در دوره بحران و سپس فروپاشی انجمن، یدالله هموراه مناسبات نزدیک و دوستانه خود را به فعالین آن حفظ کرد و تلاشهایی برای شکل گیری یک جنبش یا جریان سیاسی کارگری، متکی به مواضع طبقاتی بعمل آورد. نشستها و مباحثات یدالله با در دوره بعد از انجمن، تداوم داشت و بحثهای مشترک ما حول مواضع تشیکلات کارگران انترناسیونالیست کماکان تداوم داشت.

یدالله تنها یک فعال و سازمانده مبارزات کارگری نبود. او به مانند بسیاری از پیشروان جنبش کارگری، فردی متفکر و اهل مطالعه وجستجوگر نیز بود.دخالت گری یدااله در مطالعات و حجم گسترده مباحثات حول هماهنگی فعالیت انجمن و یویژه تلاش مشترک ما برای تدوین مواضع و خطوط سیاسی برای شکل دادن به یک بدیل سیاسی طبقاتی، سرشار از از نکات در آموز تجربی و در عین حال بیانگر تیزبینی یدالله در مباحث نظری بود. فضای مباحث مشترک ما، درست به مانند همه تجمعات کارگری هرگز بدلیل جدالهای حول مسایل نظری یا عملی هرگز صدمه‌ای به مناسبات صمیمانه جمعی نمیزد.

یدالله رفت و کوله‌باری از تجارب تلخ و درس آموز را برای جنبش طبقه ما به جای گذاشت. کوله‌باری که با تاريخی از تلاش و شکست، همچنان بر دوش جنبش نحيف سياسی کارگری سنگينی خواهد کرد. برغم اين همه، يدالله عمری تلاش کرد، نان زحمت خويش را خورد و حتی آنجا که سياست را به بورژوايی‌ترين روايتش برای هم‌طبقه‌ای هايش قرائت ميکرد، شخصيتی صميمی، دوست داشتنی  و بدون پرستيژ طلبی سياسی بود.      يادش  گرامی باد

تشکيلات کارگران انترناسيوناليست

By کارگران انترناسیونالیست

تشکیلات کارگران انترناسیونالیست برای سازمانیابی مبارزه مستقل کارگری و ارتقاء این مبارزات به یک جنبش متشکل و مستقل سیاسی فعالیت میکند.

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: