افزایش حملات شیمیایی به مدارس دخترانه که در پیش از سه ماه پیش آغاز شد، به موجی از نگرانی دامن زده است. تبلیغات و تناقض گویی های مقامات مافیای سرمایه داری اسلامی و رشد مسمومیتهای زنجیرهای مدارس، به ابعاد نگرانی جامعه افزوده است. در روزهای اخیر، مقامات رژیم اسلامی برای نخستین بار حرف از «عمدی» بودن و احتمال وجود یک شبکه در پس این حملات زده اند. اما هنوز کسی سخنی از ماده شیمایی بکارگرفته شده در این حملات یه میان نیاورده است. اظهارات اولیه برخی از مسئولان در باره بکارگیری نیتروژن ( N2 ) بعد از مدت کوتاهی تکذیب شد. گاز نیتروژن، اگرچه در ساخت کودها و برخی مواد شیمایی بکارگرفته میشود اما تنفس آن به صورت عادی برای انسان ضرری ندارد. در توضیح دیگری، یکی از مهره های رژیم سخن از نشت گاز منواکسید ( بر اثر سوختن ناقص کربن) راند. اما با افشای عدم انطباق علائم مسمومیت ها فعلی با مسمومیت ناشی از منواکسید، این خبر نیز تکذیب شد. سرانجام محافل مذهبی قم سخن از وجود شبکهآی راندند که گویا مخالف آموزش و تحصیل دختران است. این خبر همرا ه با افشا شدن شباهت حملات زنجیرهای اخیر به مدارس در ایران با حملات طالبان به مدارس دخترانه افعانستان در سال ۲۰۱۰، شایعه حضور و فعالیت طالبان یا داعش در ایران قوت گرفت.
بنا به گزارشات سازمان جهانی بهداشت در باره حملات طالبان به مدارس افعانستان، آزمایش نمونه های خون دانش آموزان مصدوم در سال ۲۰۱۰ نشان داد که گازهای سمی ارگانوفسفات ( که بطور معمول در حشره کش ها و ضد افت استفاده میشود) در اقدامات علیه دانش اموزان دختر بکار گرفته شد.
حملات سازمانیافته سراسری و مسمومیت های سریالی در دهها مدرسه بیانگر تولید مواد انفجاری مناسب و با گاز سمی ارگانوفسفات در سطح کنترل شده و تخفیف یافته و همچنین بکارگیری این مواد انفجاری توسط شبکه گسترده سراسری ( امنیتی) است. خبرگزاری ایلنا در گزار ۹ آذر ضمن اشاره به همکاری سران وزارت آموزش پرورش و سازمانهای امنیتی اطلاعاتی برای شناسایی دشمنان نظام به دیگران اطمینان داد که این مسئله خطرناک و نگران کننده است. اما در عین حال تاکید کرد « دُز سم منتشر شده بسیار پایین بوده و خانوادهها مطمئن باشند این موضوع به صورت جدی پیگیری میشود و خوشبختانه هیچ فوتی براثر این مسمومیت نداشتهایم.»
هم دانش آموزان و هم مردم معترض در تجمع های خود در مدارسی که مورد حملات شیمیایی قرار گرفته اند رسما علیه رژیم اسلامی شعار داده و نشان داده اند که ماهیت رژیمی را که سالهاست با اتکا به چنین جنایات و سناريو سازی ها به حیات ننگین خود ادامه داده را به خوبی میشناسند. احزاب و گروههای اپوزيسیون نیز رژیم اسلامی را عامل این اقدامات رذیلانه و ضد انسانی قلمداد کرده و اعلان کرده اند که رژیم در حال انتقام جویی از جنبشی است که در آن دانش آموزان و بويژه دختران جوان نقش موثری داشته اند.
مجموعه داده ها و شواهد پیرامون مسمومیت های زنجیرهای اما حکایت از وجود برنامه های سیاسی گسترده و معینی دارد که قرار است تا با اقدامات وقیحانه، جامه عمل بپوشد. حملات زنجیره ای و مهار شده به مدارس، قرار است تا حضور قدرت مند داعش یا طالبان را در صحنه سیاسی حوادث ایران، بدل به یک باور عمومی سازد. قرار است تا این مسمومیت های زنجیره ای، آدرس داعش و طالبان را به توده هایی بدهد که شعار سپاهی داعش ما شمایی را فریاد میزدند. قرار است تا نگرانی و اضطراب ناشی از به گروگان گرفته شدن کودکان به میانجیان اصلاح طلب نقش پررنگ تری داده و بدین سان خواست فوری وارد شدن اطلاعات و حراست سپاه برای دفاع از امنیت مدارس، شعار سپاهی داعش ما شمایی را از اذهان عمومی پاک کند. قرار است تا این حمله تروریستی و شیمایی به کودکان بیدفاع راه را جهت پایمال کردن دستاوردهای خیزش توسط مافیای سرمایه داری اسلامی بگشاید.
به رغم تمامی محاسبات سیاسی امنیتی رژیم اسلامی در طراحی این حملات به خیزش اعتراضی، این عملیات تروریستی و توطئه آمیز نیز همانند تلاشهای مذبوحانه سابق برای راه انداختن حکومت نظامی و جنگ شهری، ایجاد فضای جنگی از طریق حمله نظامی به کردستان، ایجاد تفرقه قومی و مذهبی از طریق کشتار بلوچستان و حمله به شاه چراغ شیراز، شکست خواهد خورد. چرا که استمرار امواج متعدد خیزش اعتراضی و تداوم مبارزات طبقه کارگر همچون نیروی محرک این خیزشها، موجب ارتقاء سازمانیابی و سیاسی شدن این جنبش شده است. رخداد مهمی که به نوبه خود راه را برای سازمانیابی سیاسی تشکلها و کانون های اعتراضی گشوده است. همین سیاسی شدن جنبش های صنفی و مدنی است که در سازمانیابی سیاسی جنبش کارگری تجلی خواهد یافت. امری که راهگشای شکل گیری نهادهای قدرت از پایین در امواج بعدی خیزش خواهد بود. تشبثات تروریستی رژیم اسلامی و تحرکات ناپاک قدرتهای جهانی برای به انحراف کشاندن جنبش اعتراضی نیز ناشی از وقوف آنان بر این حقیقت است.
خیزش اعتراضی از مرحله ارعاب و مهار عبور کرده و نیروهای آن در تدارک سازمان دادن یک انقلاب اجتماعی هستند. اکنون بخش اعظم اقشار و کانونهای اعتراضی، پرچم خواستها خود را در حوزه رفاه عمومی، آزادی های سیاسی و رفع تبعیض به اهتزاز درآورده اند. سرنوشت این خیزش در گرو به اهتزاز در آمدن خواست طبقه اصلی وعظیم جامعه، یعنی طبقه کارگر و زحمتکشان است. این خواست نه در بیانیه ها و منشورها، بلکه در پیشروی و عمل این اجتماعی جنبش طبقه ما، یعنی اشغال و تصرف محل کار و اعمال مدیریت بر تولید و اعلام مالکیت اجتماعی بر صنایع، مراکز تولید و منابع ثروت و بدین اعتبار اعلام نفی بردگی مزدی صورت خواهد گرفت. طبقه کارگر در اولین گامهای انقلاب خود، راه ممانعت از تسخیر قدرت از بالای سر جنبش اعتراضی را به همه اقشار و گروههای دیگر نشان خواهد داد.
حمله شیمایی به مدارس را با تداوم اعتراضات خیابانی پاسخ دهیم.
پیش بسوی تشکیل گاردهای دفاع از محل زیست و کار
پیش بسوی تشکیل کمیته های اعتصاب
پیش بسوی تشکیل شوراها در محل زیست و کار
۱۲ اسفند ۱۴۰۱ / ۳ مارش ۲۰۲۳
تشیکلات کارگران انترناسیونالیست