اولين اقدام زنان انترناسيوناليست برای سازمانيابی زنان در جنبش رهايی بشر در آستانه صدسالگی قرار دارد. هدف کلارا زتکين و يارانش در گزينش روزی بنام روز جهانی زن، رساندن پيام همبستگی و انقلاب به زنان کارگر در سراسر جهان بود. در آنزمان، برگزیدن روزی بنام زن و يا بنام کارگر و برسمیت نشاندن آن، گام مهمی در سازماندهی انقلاب جهانی بشمار ميرفت. اما با شکست انقلاب اکتبر و گذار تشکلها و احزاب انقلابی سابق به جرگه طبقه حاکم، اين دستاورد تاريخی نيز بمانند دیگر مواضع انقلاب، به تسخير ضدانقلاب در آمد. با اين وجود نبرد برای رهایی زنان، همچون جزئی از نبرد برای رهايی بشر از قيد بردگی مزدی و جنسی ادامه يافته است.
برغم تلاش طبقه حاکم در بکارگيری نظريه کمونيستها در باره ستم مضاعف برزنان، بر عليه جنبش کارگری، برغم تولید انبوه ايدئولوژیهای فمينیستی و بکارگيری آنها بر علیه انقلاب و برغم سرمایهگذاری وسیع مؤسسات آموزشی و ايدئولوژیک طبقه حاکم برای ايجاد تفرقه ميان استثمارشوندگان، زنان کارگر نقش چشمگيری در مبارزات رهايیبخش ايفا میکنند. حقيقت اينست که توليد کالاهای فکری بورژوايی، چه از نوع فمينستی و چپ آن و چه از نوع راست و کنسرواتيو، پیش از پیش در میان اقشاری موثر میافتد که مدافعان آرمانگرای نظم موجود هستند. کارگران زن و مرد ناگزيرند تا به حکم شرایط عينی زندگی خويش راديکال عمل کنند. و همين اقدام راديکال است که پيشروی مبارزه در سطح جهان را ممکن میگرداند.
در ايران تحت حاکميت استبداد مذهبی سرمايه، زنان در پيشاپيش نبرد برای رهايی قرار دارند. به رغم اينکه جمهوری اسلامی وحشيانهترين بیحقوقیها را بر زنان ايران تحميل کرده و برغم تحمیل فقر و اعتیاد و فحشاء بر جامعه، زنان پرچمدار جنبش اعتراضی و برابریطلب در ايران بودهاند. اين حقيقت بعد از تبديل شدن «ندا» به سنبل جانبازی زنان در خيزش اعتراضی ايران مبدل به آگاهی عمومی جهانیان گشته است. سرمايهگذاری جناحهای داخلی و بينالمللی سرمايه برای بهرهبرداری سیاسی از نقش برجسته زنان در جنبش اعتراضی ايران، گواه همين حقيقت است.
در کشورهای آفريقای شمالی و آسيای غربی، زنان در جبهه مقدم شورشها و تظاهراتهای گسترده قرار دارند. به رغم تبلغات زهرآگين طبقه حاکم در کشورهای غربی در باره «خصلت ذاتی عرب» در زن ستيزی، فريادهای عدالتخواهانه زنان و مردان کارگر کشورهای عربی، جهان را تکان داد. واقعهای که اهداف ايدئولوژیهای نژادپرستانه «عربستيز» را در مقابل يک مانع جهانی قرار ميدهد. سياستهای رياکارانه مدرنيستی در مصر و تونس و سرمايهگذاری جهت ايجاد تفرفه ميان کارگران زن و مرد هيج کارايی نداشت. همانگونه که روی آوردن بر اسلام مدرن و اصلاح طلب در اینگونه کشورها و توليد فمينسم اسلامی قادر به قرار دادن زنان و مردان استثمارشده در مقابل يکدیگر نگشت.
در کشورهای غربی، عليرغم توليد انبوه فمينيسمهای دانشگاهی برای ایجاد تشتت در مبارزات کارگری، زنان در پيشاپيش اعتراضات قرار دارند. حضور گسترده زنان در اعتراضات کشورهايی چون فرانسه، یونان و ايتاليا ، درست به مانند تونس و مصر، نشاندهنده استحکام پیوند جنبش رهايی بخش مردان و زنان است. جنبشی که نه فقط رهايی کل بشریت از بردگی مزدی را ممکن ميگرداند، بلکه رهايی زنان از قيد ستم جسنی و رهايی مردان از قيد ستمگری جنسی و واپسگرایی فرهنگی را نيز ميسر میسازد.
روز جهانی زن در هشت مارس هرسال، فرصتی است برای بازگويی مکان تاريخی و موضع انقلابی زنان انترناسيوناليست و آرمان والای رهايی انسان. خجسته باد صدمين سالروز هشت مارس
دوم مارس 2011 تشکیلات کارگران انترناسيونالیست